درباره افشای اسناد طبقه بندیشده آمریکا چه میدانیم؟
تاریخ انتشار: ۲۶ فروردین ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۷۵۳۷۸۱۱
به گزارش قدس آنلاین به نقل از مهر، هفته گذشته دومین سری از مجموعه اسناد طبقهبندیشده نهادهای اطلاعاتی آمریکا مرتبط با ارزیابیهای این کشور از جنگ در اوکراین، چین، تروریسم و خاورمیانه و همچنین برنامه هستهای ایران به فضای مجازی درز کرد و برخی منابع آن را به روسیه منسوب کردهاند.
بر اساس گزارش دیلیمیل، پنتاگون درز این اسناد را تأیید کرده اما مدعی شده که برخی از این اسناد با هدف کم اهمیت جلوه دادن قدرت متحدان آمریکا، دستکاری شده است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
در این گزارش به چند سوال اساسی در مورد اسناد فاش شده نهادهای اطلاعاتی آمریکا پاسخ میدهیم که در رسانهها چندان پاسخ روشنی به آنها داده نشده است.
این اسناد چیست؟
بسیاری از این اسناد مربوط به جنگ اوکراین است. برخی از آنها وضعیت درگیری در اوایل ماه مارس، از جمله میزان خسارات روسیه و اوکراین را ارزیابی میکنند، در حالی که برخی دیگر به وضعیت در جبهههای خاص، مانند باخموت میپردازند.
این اسناد همچنین در مورد دفاع هوایی کی یف در مقابله با حملات روسیه و کمک بین المللی به نیروهای اوکراینی نیز صحبت میکنند.
به نظر میرسد برخی از این اسناد نیز حاکی از جاسوسی آمریکا از برخی متحدان خود است، یکی از این اسناد - برای مثال - میگوید که رهبران سرویس اطلاعاتی اسرائیل (موساد) از تظاهرات علیه اصلاحات بحث برانگیز سیستم قضائی حمایت میکند.
آیا اسناد درز شده واقعی است؟
پنتاگون با بیان اینکه درحال «ارزیابی صحت اسناد ویدئویی منتشر شده در شبکههای اجتماعی» است، اعلام کرد که «اسناد حاوی اطلاعات حساس و بسیار محرمانه هستند».
گزارشهای مطبوعاتی به نقل از مقامات آمریکایی، واقعی بودن بیشتر این اسناد را تأیید میکنند.
پاسخ مسئولان امنیتی آمریکا چیست؟
وزارت دادگستری ایالات متحده تحقیقات جنایی را آغاز کرده است، این در حالی است که وزارت دفاع در حال ارزیابی عواقب احتمالی این نشت اطلاعاتی بر امنیت ملی ایالات متحده است.
پنتاگون اعلام کرد که مقامات آمریکایی در این باره با متحدان واشنگتن تماس گرفتهاند و کمیتههای مربوطه پارلمان نیز در جریان قرار گرفتهاند.
عواقب آن چیست؟
«کریس میگر»، سخنگوی وزارت دفاع آمریکا به خبرنگاران گفت که انتشار این اسناد در اینترنت «یک تهدید بسیار جدی برای امنیت ملی ایالات متحده است و ممکن است باعث انتشار اطلاعات گمراه کننده شود». این افشاگری میتواند منابع اطلاعاتی آمریکا را به خطر بیندازد و همچنین اطلاعات ارزشمندی را در مورد شرایط نیروهای اوکراینی در اختیار روسیه قرار دهد.
اسناد مربوط به کشورهای متحد آمریکا میتواند واشنگتن تحت فشار قرار دهد، به ویژه اسنادی که به عملیات احتمالی جاسوسی این کشور علیه متحدان نزدیک اشاره میکنند.
اسناد کجا منتشر شد؟
در روزهای اخیر دهها سند و تصویر در توئیتر، تلگرام، دیسکورد و سایر سایتها منتشر شده است، اما بسیاری از آنها دیگر در این سایتها موجود نیستند، زیرا به نظر میرسد که ایالات متحده در تلاش است تا آنها را حذف کند.
وبسایت تحقیقاتی «Bellingcat» گفته است که برخی از این اسناد از قبل از ژانویه ۲۰۲۳ در اینترنت منتشر شده بوده است.
چه کسی پشت اسناد فاش شده است؟
اطلاعات پلیس فدرال آمریکا (اف بی آی) روز پنجشنبه با انتشار بیانیهای اعلام کرد مظنون افشای اسناد اطلاعاتی بسیار محرمانه در فضای مجازی را دستگیر کرده و درحال تحقیقات در محل اقامت این فرد است.
در این بیانیه آمده است «افبیآی یک فرد را بازداشت کرد و به انجام فعالیتهای قانونی در اقامتگاه این فرد در نورث داتون واقع در ماساچوست ادامه میدهد. از آنجایی که این تحقیقات در جریان است، در حال حاضر نمیتوانیم توضیح بیشتری ارائه کنیم.»
بنا بر گزارش رسانههای آمریکا فرد مظنون «جک تیشیرا»، جوانی ۲۱ ساله است که نیروهای امنیتی روز پنجشنبه او را در خانه خود در روستای دایتون ایالت ماساچوست بازداشت کردند. گفته میشود که تیشیرا یکی از اعضای شاخه اطلاعاتی گارد ملی هوایی در ایالت ماساچوست است. مریک گارلند، دادستان کل آمریکا اعلام کرد که جک تیشیرا براساس قانون جاسوسی سال ۱۹۱۷ با اتهاماتی روبر میشود.
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: آمریکا جاسوسی اوکراین ایالات متحده
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۷۵۳۷۸۱۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
استدلالهای مضحک نهادهای اطلاعاتی آمریکا از اوضاع جهان
فرارو- مارکو کارنلوس؛ دیپلمات سابق ایتالیایی است. او در سمتهای دیپلماتیک در سومالی، استرالیا و سازمان ملل متحد منصوب شده بود. کارنلوس در فاصله سالهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۱ میلادی در دستگاه سیاست خارجی ایتالیا در دوران زمامداری سه نخست وزیر آن کشور خدمت کرده بود. اخیرا او نماینده ویژه دولت ایتالیا برای هماهنگی روند صلح خاورمیانه برای سوریه و تا نوامبر ۲۰۱۷ سفیر ایتالیا در عراق بوده است.
به گزارش فرارو به نقل از میدل ایست آی، جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اخیرا ارزیابی تهدید سالانه خود را منتشر کرده که بر تهدیدات جهانی علیه امنیت ملی آن کشور تمرکز دارد. این سند بازتاب دهنده تحلیلها و بینشهای جمعی سیا، آژانس امنیت ملی، دفتر تحقیقات فدرال و بیش از دهها آژانس دیگر امریکا است.
پیشگفتار آن گزارش حس روشنی از وجود تفکر دیستوپیایی و خودارجاعی آن جامعه اطلاعاتی را نشان میدهد برای مثال، در جایی که آمده است: "در طول سال آینده ایالات متحده با نظم جهانی شکننده فزایندهای مواجه میشود که به دلیل تسریع رقابت استراتژیک بین قدرتهای بزرگ، چالشهای فرا ملی شدیدتر و غیرقابل پیش بینیتر و درگیریهای منطقهای متعدد با پیامدهای گستردهتر ایجاد خواهد شد".
در ادامه آن گزارش آمده است: "چین بلندپرواز، اما مضطرب، روسیه متخاصم، برخی از قدرتهای منطقهای مانند ایران و بازیگران غیردولتی توانمندتر، قوانین دیرینه نظام بین الملل و هم چنین اولویت آمریکا را به چالش میکشند". از این رو ایران، روسیه و چین از سوی امریکا به عنوان کشورهای شرور اصلی برای به چالش کشیدن قوانین دیرینه نظام بین الملل قلمداد شده اند.
چنین تحلیلی جای تعجب ندارد چرا که شعار سیاست ایالات متحده برای سالیان متمادی بوده است. مشکل آنجاست که مشخص نیست گزارش به کدام قواعد اشاره دارد: حقوق بینالملل عرفی مندرج در منشور سازمان ملل متحد و کنوانسیونهای سازمان ملل یا به اصطلاح نظم جهانی مبتنی بر قوانین تحت رهبری ایالات متحده. مشکل مفهومی اصلی آن است که برای تشکیلات سیاسی ایالات متحده و متحدان کلیدی غربی آن کشور هیچ گونه تمایزی وجود ندارد. با این وجود، همان گونه که اغلب رخ میدهد آنان به شدت در اشتباه به سر میبرند.
حقوق بینالملل و منشور سازمان ملل ستونهای نظم جهانی هستند که پس از جنگ جهانی دوم ایجاد شد و ایالات متحده سهم برجستهای در آن داشت. برعکس نظام بین الملل مبتنی بر قواعد تحت رهبری آمریکا تحولی جدیدتر از تفکر سیاسی آمریکاست: یک ذهنیت خودارجاعی که به سوی منافع واشنگتن و متحدان آن کشور منحرف شده است. این نظم مبتنی بر ایدئولوژی نولیبرال و آغشته به استانداردهای دوگانه است که فاجعه در حال وقوع در غزه بارزترین و تازهترین نمونه آن است.
این نظام بر اساس مجموعهای از مفروضات مانند استثناگرایی ایالات متحده و برتری بی چون و چرای دموکراسیهای غربی (یعنی تمدن غربی)، قوانین ملی را قوانینی جهانی قلمداد کرده و مجموعهای از ارزشها و قوانین مرتبط را در نظر میگیرد، اما کاملا مراقب است که آن قوانین و هنجارها را در صورت تلاقی و تضاد با منافع خود اجرا نکند. این دستور کار را میتوان با یک شعار غیر رسمی خلاصه کرد: "برای دوستان من همه چیز برای دشمنان من قانون".
به چالش کشیدن هژمونی آمریکاجای تعجبی ندارد که گزارش جامعه اطلاعاتی آمریکا، چین، روسیه و ایران را به همراه تعدادی از بازیگران غیردولتی (از جمله حزبالله لبنان، حماس در فلسطین و انصارالله در یمن) متهم میکند که قوانین نظام بین الملل را به چالش میکشند. با این وجود، مهم از همه آنها "اولویت" ایالات متحده با طرح این استدلال است. به نظر میرسد که جرم واقعی به چالش کشیدن نظام بینالملل نیست بلکه به چالش کشیدن هژمونی ایالات متحده است. با این وجود، علیرغم آن که امکان پذیرش چنین رویکرد مضحکی از سوی دیگر کشورها نیز تا چند سال پیش وجود داشت، اما اکنون آشکارا از سوی بسیاری از کشورهای به اصطلاح جنوب جهانی نه تنها پذیرفته نمیشود بلکه به چالش کشیده شده یا دست کم مورد خشم قرار میگیرد. تنها تعداد کمی از کشورها در اروپا و شرق آسیا برتری ایالات متحده را پیش نیاز اساسی یک سیستم بین المللی باثبات میدانند. در واقع، بررسی دقیق دو دهه اخیر تاریخ خلاف آن را اثبات میکند.
نظم جهانی از یک پیکربندی تک قطبی متمرکز بر ایالات متحده به یک پیکربندی چند قطبی در حال تغییر است. در طول تاریخ، امپراتوریها ظهور کرده و سپس از هم فروپاشیده اند. عاقلانه خواهد بود که سیاستگذاران ایالات متحده خود را با این قواعد تاریخ تطبیق دهند. آنان اکنون بر سر یک دو راهی برای انتخاب قرار دارند: حکم تاریخ را بپذیرند همان طور که بریتانیا به تدریج از سال ۱۹۴۵ انجام داده یا به طور فاجعه آمیزی در برابر آن مقاومت کند.
اشاره به بحران غزه در گزارش مذکور دید روشن تری درباره دیدگاههای دیستوپیایی نهادهای اطلاعاتی امریکا ارائه میدهد جایی که مینویسد:" فقط باید به بحران غزه نگاه کرد که توسط یک گروه تروریستی غیردولتی بسیار توانمند درون حماس آغاز شد. این اقدام با بلندپروازی ایران و با روایت تشویق شده توسط چین و روسیه برای تضعیف ایالات متحده در صحنه جهانی تشدید میشود. این وضعیت نشان میدهد که چگونه یک بحران منطقهای میتواند تاثیرات گستردهای داشته باشد و همکاری بین المللی را در سایر موضوعات مبرم پیچیده سازد".
این بخش نشان میدهد که جامعه اطلاعاتی ایالات متحده اساسا نمیتواند درگیری در غزه را دقیقا ببیند: یک مبارزه آزادیبخش ملی که توسط چندین دهه اشغال بیرحمانه و بدون مجازات اسرائیل در سرزمینهای فلسطینی آغاز شده اشغالگریای که با تحویل تسلیحات گسترده از سوی امریکا به اسرائیل و ایجاد یک سپر سیاسی برای اسرائیل از سوی امریکا میسر شده است. هم چنین، باید به نقش امریکا در شورای امنیت سازمان ملل متحد در حمایت از اسرائیل اشاره کرد حمایتی که اگر وجود نداشت اسرائیل مسئول ارتکاب جنایات جنگی شناخته میشد.
رویکرد امریکا به وقایع ۷ اکتبر که آن را نیز به تلاشهای چین و روسیه برای تضعیف واشنگتن در صحنه جهانی مرتبط میکند واقعا مضحک است.
استانداردهای دوگانهعامل واقعی تضعیف جایگاه جهانی ایالات متحده اقدامات ادعایی برخی دولتهای خارجی نیست بلکه عمدتا رفتار بینالمللی و استانداردهای دوگانه واشنگتن است از جمله حمایت بی دریغ امریکا از حمام خون به راه انداختن اسرائیل در غزه حملهای که تمام قوانینی که ایالات متحده دهها سال آن را موعظه میکند نقض کرده است.
رفتار دولت بایدن پس از تصویب اخیر قطعنامه شورای امنیت سازمان ملل که خواستار آتش بس در غزه شده بود کاملا این موضوع را نشان میدهد. ایالات متحده پس از طرح قطعنامه با آن مخالفت کرد و تلاش نمود با غیر الزام اور خواندن آن معنا و تاثیر قطعنامه را به حداقل سطح ممکن تقلیل دهد.
پس از کشته شدن بیش از ۳۴۰۰۰ نفر در غزه قطعنامه شورای امنیت خواستار آتش بس فوری است. طنز غم انگیز ماجرا آنجاست که دولت نتانیاهو حتی به توصیه امریکا هم برای پذیرش آتش بس نیازی ندارد و در هر حال قطعنامه را چه امریکا رای مثبت به آن میداد و چه منفی نادیده میگرفت. بنابراین، دولت بایدن فرصت عالی دیگری را برای فاصله گرفتن از استانداردهای دوگانه ریاکارانه امریکا از دست داد.